مدح و شهادت حضرت علی اکبر علیهالسلام
به قدش دوخته او چـشم ترش را خیلی جـلـب کرده نگـه او نـظـرش را خـیلی زد به میدان و کشیده است علیوار علی به رخ لـشگـر کـوفه هـنرش را خـیـلی تا رجز خواند و شنیدند که هم نام علیست هدف سنـگ گـرفـتـند سـرش را خـیلی بعد از آن ضربه که مُنقذ به سر اکبر زد هی گرفـتند همه دور و برش را خیلی اربـاً اربا تـر از او نیست مـیان شـهـدا داده آزار هـمـین غـم پـدرش را خـیلی هر کجا دست کشیده است تن اکبر بود آه، سوزانده مصیبت جگـرش را خیلی پیکـرش را نتـوانـست خودش جمع کند آخر این داغ شـکـسته کمرش را خیلی در عـبا چـیـد به سـخـتی بـدن اکـبر را داشت تا خـیمه هوای پـسرش را خیلی |